دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

8 روز مانده تا...

هوا گرم شده.

آخه تازه اسفند ماهه؛ چه خبره انقد زود رفتیم به استقبالِ گرما؟!

امروز تو کوچه مون حاجی فیروز اومده بود؛ دایره زنگی و تنبک می زدن... تو خیابون کرور کرور ماشینِ عروس بوق بوق می کرد.

خداییش ماه از این قشنگ تر؟

حتّا وقتی سوژه نداریم، همین جوری الکی خوشحالیم...

وای خدا!

بویِ عید میاد. من خودم همیشه اسفندو بیشتر از فروردین دوس دارم چون در مسیرِ عیده، هنوز عید نشده.

از پنجره آویزون شده بودم و داشتم شیشه و دورِ شیشه رو تمیز می کردم. مثِ یه مرد خودم امسال همه چی و همه جا رو برق انداختم! تو کوچه نگا کردم دیدم آقایون هم دارن حیاط می شورن و قالی آب می کشن، بچّه هایِ کوچیکتر رو قالیا لیز می خوردن.

تصمیم گرفتم تا اونجا که در معرض خطرِ آرتروز و مشکلاتِ استخوانی نباشه هر سال خودم خونه تکونی کنم.

تماشایِ خوشبختیِ آدما و استقبالشون از بهار واقعاً لذّت بخشه.

شمارشِ معکوس...

شمارشِ معکوس شروع شده.  

از امروز...  

10...  

چه هیجان انگیز!  

یه چیزی که به عنوانِ یه ادبیّاتی باید اعتراف کنم اینه که واقعاً نمی دونم دقیقاً چند ساله هستم و چند ساله می شم.  

تو رو خدا اگه تو ریاضی و آمارگیری سررشته ای دارید برام حساب کنید.  

نمی دونم چند ساله هستم؟  

:(

صرفاً جهتِ دردِدل

چیزی که همیشه منو اذیت می کنه و درصدد بودم تا بیانش کنم و از بیانش عاجز بودم، گستره ی تخیّلمه.  

معمولاً به هرکی می گم یا در خلالِ روابطِ عادّی متوجّهش میشه، فکر می کنه من یه دخترِ شوت و حواس پرت هستم که پر از اشتباهاتِ رفتاری و گفتاری و فکریه.  

ادامه مطلب ...

طاهره قرة العین

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو

شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو

از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده ام

خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو

می رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام

دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو

دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت

غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو

ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل

طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو

مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان

رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو

در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را

صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

 
 
پ.ن: ببخشید اگه فونتش به هم ریخته ست!

پدر_ دختری!

قبل نوشت: از دفترِ خاطراتِ جمعی2 

ادامه مطلب ...

WE ARE NEVER EVER GETTING BACK TOGETHER

اینم یکی از آهنگایِ موردِ علاقه ی منه!  

بسیار به خودِ آهنگ و خواننده ش ارادت دارم.  

چون متنِ آهنگ رو به شدّت دوس دارم، می ذارم اینجا.  

امیدوارم لذّت ببرید:

ادامه مطلب ...

سپندارمذ

روزِ مهرِ ایرانیان از دوره ی باستان تا کنون که طبقِ تحقیقاتِ من، دوتا روایت داره:  

1. یکیش چهار روز بعد از ولنتاین هست که میشه بیست و نُهِ بهمن؛  

2. یکیش که به تاریخِ اصلی نزدیک تره، پنجِ اسفند هست که بهش میگن اسپندار مذگان، سپندار مذ و...  

روزِ مهرِ ما هست، به خودمون تعلّق داره، دخل و تصرّف نداره، تلخیص و اقتباسش همون ولنتاین هست...  

به همه تبریک می گم.  

اونایی هم که یاری دارن، با دلبر عالمی دارن، ما تنهاییم، تنهایی هم عالمی دارد... چی دارم میگم؟  

مبارکه آقا! مبارکه!  

ما هنوز حسّ عاشقی مون کاله، فلذا دم مبارکمونو به تله نمیدیم.  

ایشالّا همه یِ روزاتون به عشق و مهر بگذره.  

جفتِ آدم، زنجیره ی بشریه؛ به همه عشق بورزید تا همه به شما مهر بورزن.

سرد...

من همیشه با هرچی که حس کنم یه مقدار قدرتمنده یا حس می کنه قدرتِ زیادی داره، چه فرد و چه اشیا و...، یه گاردِ لجبازانه دارم.  

و همیشه با سرما! مثلِ راه رفتنم جایی که برف اومده و هوا وحشتناک یخه و یا جایی که آفتاب درحدّ سوزوندنِ مغزِ استخوان می تابه.  

ادامه مطلب ...

تکلیفِ مقدّسِ ویراستارانه

برایِ جلبِ عروس خانمِ گرامی،  

به زبانِ مادری شان هم رحم نمی کنند...  

 

  

پ.ن: به هرحال هم ادیب بودن و هم ویراستار بودن، درحدّ وسواسِ خانمان سوز، آدمو دقیق می کنه.

اسفند

ورودِ شما مخاطبانِ عزیز به ماهِ تولّدم رو تبریک و تهنیت عرض می کنم.  

بالأخره برایِ منم شمارش معکوس تا تولّدم آغاز شد.  

به به!  

چه روزایِ قشنگیه روزایِ آخرین ماهِ سال...  

خونه تکونی، خیسوندنِ گندم و عدس و ماش، خریدِ عید، خرج کردنِ تمامِ حقوق و پس انداز جهتِ خریدِ آجیل پسته دار...  

وااااای!  

اصلاً همه ی اینا به کنار!  

نمادِ ماهِ تولّدم؛ ماهی! ماهی گُلی که همین جور تو پیاده روها هی تعدادشون بیشتر میشه! و من دوس دارم وایسم بشمارمشون.  

خداییش ماهِ قشنگیه.  

میام اینجا جشن می گیرم دوتا مناسبتِ خیلی قشنگ رو!  

خوشحال میشم سر بزنید.  

 

پیروز و پدرام باشید.