دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

لالایی...

VOCALISE 

 

لالایی مامان...  

پسرم لالا کنه...  

جانِ دلِ مامان،  

شیرین شیرینِ مامان،  

چشماتو ببند مامان.  

چشمایِ قشنگتو ببند یه وقت دلتنگی مامانو نبینی،  

یه وقت اشکایِ مامانو نبینی...  

خوابِ روز ببین؛ روزا که مامان می خنده، شاده، بازی می کنه با پسریش!  

قربونِ آروم خوابیدنش برم.  

نفسِ مامانشه.  

مامان همین جا نشسته تا صبح از دلش با ستاره هایِ بالایِ تخت تو میگه.  

لالایی پسرم...  

لالایی...

نظرات 5 + ارسال نظر
دی انزو چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 23:19

این عنوان منو یاد این اجرا انداخت :
vocalise-lara fabian


www.youtube.com/watch?v=JOdePH_KCpA

هدهد یکشنبه 3 فروردین 1393 ساعت 21:53

قربون پسرمون برم ! داماد خودمه


مادر شوهرِ دخترت هنوز پدرِ دامادتو پیدا نکرده!

خسروپور شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 22:19 http://http://www.ghazalajin.blogfa.com/

نه!نمی پسندم؛لالایی اسلوب خاص خودشُ داره.این نوشته عاری از روح و عاطفه است.
پیروز و پایدار باشید.

من که لالایی ننوشتم.
مادر که برای هر خوابی یه لالایی نمی گه!
من داشتم با بچه م درددل می کردم و سعی داشتم بخوابونمش لا به لاش براش لالایی هم می خوندم.
این صمیمی ترین حالت بین مادر و فرزندشه.

sara شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 02:28

حالو چرو مامانش روز اول عیدی دوشته گریه میکرده؟

مامانش یاد پسرش افتاد حسابی دلتنگ شد...

من جمعه 1 فروردین 1393 ساعت 14:31 http://www.paadir.blogfa.com

قربانت شیوا جان.
بهارت قشنگ بانو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد