دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

ولنتاین

ساعت 3:03،  

فیلمِ "پیانیست" با نکتورنِ بیستِ شوپن آغاز و به یک پیانو کنسرت که نشنیده بودم تمام شد.  

زندگیِ منم با آدمایی که درد می کشن عجین شده، اگه نه شبِ ولنتاین که آدم در معرضِ دشواری هایِ یهودیا قرار نمی گیره...  

یه رزِ سرخی، جامِ شرا... یه لیوان سن ایچی، یه نفر که عاشق آدمه...  

زبونم لال یه چار بیت شعرِ عاشقانه ای، یه سوناتِ مهتابی... یه رقص...توبه توبه!  

خدایا غلط کردم...  

ببخش!  

الآن مسواکمو می زنم می رم در آغوشِ گرمِ خانواده می خوابم.  

شب ولنتاینتون بخیر!  

خدا بیشتر ببخشه... گناهانِ مونو!  

آمین...  

 

پ.ن: اینم یادداشتِ روزِ عشّاق!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
باران دوشنبه 28 بهمن 1392 ساعت 00:11 http://mynewworld86.blogfa.com


خیلی می خوامت!
ولنتاینت هم مبارک
جونِ شیوا همین روزا آپدیت می کنم

آفرین که به روز میشی!
دلِ مؤمنانو شاد می کنی!
کلّی وقته منتظرم بیام برات نظر بذارم.

atieh شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 09:19 http://bato-bito.blogsky.com

با تاخیر ولنتاینت مبارک عزیزم
ممنون که میای سر میزنی
یه چند وقت نبودم نتم مشکل داشت
انشالله به زودی به روز میشم

هدهد جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 11:15

امیدوارم خرس زیبایی ها همیشه تو غار چشمات خونه کنه . ولنتاینت مبارک

ممنون!
ولنتاینِ شما هم موردِ قبولِ درگاهِ احدیّت قرار بگیره إن شاء اللّه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد